Savante

مرکز حفظ و نشر دلنوشته های خودم...

در خلوت سکوت خودم زار میزنم...

در خلوت سکوت خودم زار میزنم...

 

 

در خلوت سکوت خودم زارمی زنم!
غمگین ترین کلاغ دهات شما منم!
شاید شبی کنارهمین غصه های زرد
مثل درخت خشکِ تبرخورده بشکنم
قابیل قصه ی من

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

ما زن ها، هیچوقت شعری نگفته ایم

ما زن ها...

ما زن ها شعری نگفته ایم

دلمان را روی کاغذ نیاورده ایم

نه بخاطر اینکه هیچوقت مجنون نبوده باشیم

نه بخاطر اینکه هیچوقت عاشق نشده باشیم

و نه حتی بخاطر ظلم تاریخی "بیسوادی"...

نه اینها همه توهمات است

زن ها هم عاشق شده اند و

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
دلم برای کسی تنگ است...

دلم برای کسی تنگ است...

نمیدانم چرا اما شعرهای حمید مصدق خیلی به دلم مینشینند، توصیف ها و رنگ و بوی احساسش، جنس دلتنگی هایش همه را لمس میکنم...

دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
زمستان شده

زمستان شده

گفتی : «نظر خطاست»!

تو دل می بری رواست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
رو به زوال...

رو به زوال...

همه چیز دارد با سرعت برق و باد رو به زوال میرود. ده، پانزده سال پیش اگر کسی به سوانت میگفت در چشم بهم زدنی همه ی روزهای خوش جوانی اش سپری خواهد شد و اصلا نخواهد فهمید کی جوانی اش به سر آمد، پوزخندی بهش میزد و میگفت: برو عامو سرت جایی خورده لابد، داری چرند و پرند میپراکنی! اووووه یک عالم فرصت هست هنوز!!! اما حالا... حالا واقعا میفهمد گذر عمر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

گریز از خود

الان سوانت داشت به تغییرات افرادی که سفارت آمریکا را اشغال کرده بودند فکر میکرد. یک عده ای میگویند چرا اینها خیلی هایشان عوض شده اند و تغییر موضع داده اند. من هم قبلا به این موضوع فکر کرده بودم اما چیزی که الآن به ذهنم آمد، خیلی ساده و روشن است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

مخاطب خاص

یکی میگفت نوشته هایت مخاطب خاصی دارد؟

گفتم نه جانم، نوشته های سوانت هیچ مخاطب خاصی ندارد، حتی مخاطب عام هم ندارد.

مینویسد که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

درد دارد...

درد دارد اینکه حتی خانواده ات هم مثل دیگران نگاهت کنند. خیلی درد دارد که آنها هم درکت نکنند و مثل بقیه بگویند:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
نامه به فرزندم ۴

نامه به فرزندم ۴

بعضی وقت ها به تو فکر میکنم. به اینکه شاید، "شاید" بودنت بهتر از نبودنت باشد! میگویم سوانت از کجا میدانی، شاید بچه ی تو نود درصد یا نود و پنج درصد احتمال داشته باشد بچه ی خوب و صالحی از کار دربیاید، چرا میخواهی بخاطر پنج درصد مانع موجودیتش شوی؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
دقیقا مثل بیروتم

دقیقا مثل بیروتم

اگر می‌پرسی از حالم، دقیقاً مثل بیروتم
لبم آواز می‌خواند. خودم انبار باروتم

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)