Savante

مرکز حفظ و نشر دلنوشته های خودم...

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

آخر سالی

آخر سال است. این ۱۳۹۹ مریض احوال هم بالاخره دارد تمام میشود. مریض بود و مرا هم مبتلا کرد. کلا این دهه ی آخر قرن، اول و آخرش برای من ابتلاء بود. خوب بود راضی ام. ابتلائات هم برکت دارند. اثرشان توی زندگیمان جاری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

شوینده ی منطق...!

نمیدانم راست و درستش همین هاست که میگویند، یا سفسطه و آسمان ریسمان بافتن است که میگویند عشق کور و کر میکند! اما گمانم راست گفته باشند. آخر من گاهی اوقات با همین چشمانم دیده ام حتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)
ماهی سیاه کوچولو...!

ماهی سیاه کوچولو...!

شاید او میخواست برود دنیا را کشف کند... اما من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)

چالش بین جان و تن...

حرف قشنگی بود، اینکه میگفت: گاهی اوقات جان و تن رودرروی هم می ایستند و باهم میجنگند

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Savante (سَوانْت)